حجاب چهره‌ی جان می‌شود غبار تنم ۳۴۲

رواق / Ravaq - A podcast by فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۳۴۲مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلنحجاب چهره‌ی جان می‌شود غبار تنمخوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنمچنين قفس نه سزای چو من خوش‌الحانی‌ستروم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنمعيان نشد که چرا آمدم کجا بودمدريغ و درد که غافل ز کار خويشتنمچگونه طوف کنم در فضای عالم قدسچو در سراچه‌ی ترکيب تخته‌بند تنماگر ز خون دلم بوی شوق می‌آيدعجب مدار که همدرد آهوی ختنمطراز پيرهن زرکشم مبين چون شمعکه سوزهاست نهانی درون پيرهنمبيا و هستی حافظ ز پيش او بردارکه با وجود تو کس نشنود ز من که منمSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations