ما ز یاران چشم یاری داشتیم ۳۶۹
رواق / Ravaq - A podcast by فرزآن

«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۳۶۹فاعلاتن فاعلاتن فاعلان ما ز ياران چشم ياری داشتيم خود غلط بود آن چه میپنداشتيم تا درخت دوستی کی بر دهد حاليا رفتيم و تخمی کاشتيم گفتوگو آيين درويشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتيم شيوهی چشمت فريب جنگ داشت ما ندانستیم و صلح انگاشتيم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتيم نکته ها رفت و شکايت کس نکرد جانب حرمت فرو نگذاشتيمگفتمش دل بردهای از ما به خشمسر بدین دعوی بر او افراشتیم* گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتيمSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations