صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم ۳۴۷
رواق / Ravaq - A podcast by فرزآن

«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۳۴۷فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن صنما با غم عشق تو چه تدبير کنم؟ تا به کی در غم تو ناله شبگير کنم؟ دل ديوانه از آن شد که پذیرد درمانمگرش هم ز سر زلف تو زنجير کنم آن چه در مدت هجر تو کشيدم هيهات در يکی نامه مُحال است که تحرير کنم با سر زلف تو مجموع پريشانی خود کو مجالی که یکایک همه تقرير کنم آن زمان کآرزوی ديدن جانم باشد در نظر نقش رخ خوب تو تصوير کنم گر بدانم که وصال تو بدين دست دهد دين و دل را همه دربازم و توفير کنم دور شو از برم ای واعظ و افسانه مگوی من نه آنم که دگر گوش به تزوير کنم نيست اميد صلاحی ز فساد حافظ چون که تقدير چنين است چه تدبير کنم؟Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations